نقاشی کودکان میتواند تاثیرات مهمی در روند رشد شخصیتی و روانی آنها داشته باشد اما ابتدا نیاز است به مفهوم نقاشی و تعاریف آن بپردازیم.
نقاشی یکی از هنرهای است که بشر از ابتدا بدان پرداخته و آثار متفاوت خلق نموده است. نقاشی در کشورها و ملل مختلف با سبک هایی مختلف به تصویر کشیده شده است و اینک در موزه های مختلف جهان نقاشی های بسیار زیبا به نمایش گذاشته می شود. در تعریف نقاشی آمده است : نقاشی، نگارگری یا رسم، فرآیندی است که طی آن رنگ بر روی یک سطح مانند کاغذ یا بوم ایجاد نقش میکند و اثری خلق میشود. فردی که این فرایند توسط او انجام میگیرد نقاش نام دارد، به خصوص زمانی که نقاشی حرفه شخص باشد.
نقاشی یکی از رشتههای اصلی هنرهای تجسمی است و قدمت آن شش برابر زبان نوشتاری میباشد. برخی از پژوهشگران معتقدند اولین نقاشیهای یافتشده در غارها حاکی از آن است که انسان های اولیه با کشیدن نقش حیوانات و شکارشان به نوعی خود را آماده نبرد با آن ها میکردهاند.
قدیمی ترین نقاشی ها در دنیا که متعلق به حدود ۳۲۰۰۰ هزار سال پیش میباشد، در گروته شاوه فرانسه قرار دارد. این نقاشیها که با استفاده از افرای قرمز و رنگدانه سیاه، حکاکی و رنگ شدهاند، تصاویری از اسبها، کرگدنها، شیرها، بوفالوها و ماموتها را نشان میدهند. اینها نمونههایی از نقاشی در غار هستند که در اغلب نقاط دنیا وجود دارند. بسیاری از آثار شناخته شده و مشهور هنری امروزی، مانند مونالیزا، نقاشی هستند. هرچند اختلاف نظرهای جزئی در مورد کاملاً هنری بودن آثاری که به روشهای غیر سنتی و با روشهای غیر از شیوههای کلاسیک خلق میشوند وجود دارد اما از لحاظ مفهومی، هنرمندانی که از صدا، نور، آتشبازی، چاپگرهای جوهرافشان، پیکسلهای صفحه نمایشگر و حتی پاستل یا مواد دیگر برای خلق اثرشان استفاده میکنند، با کسانی که مواد سنتی و رنگهای آمیخته با زرده تخم مرغ را بکار میبرند، یکسان هستند. در نتیجه به اغلب کارهای هنری از این دست نقاشی گفته میشود.
در قیاس با نقاشی، طراحی، سلسله عملیات ایجاد یک سری اثر و نشانه با استفاده از فشار آوردن یا حرکت ابزاری بر روی یک سطح است.
نقاشی ساختمان یک روش قابل اجرا برای تزئین دیوارهای یک ینا با استفاده از رنگآمیزی در ساختار جزئیات کار موجود است.
نقاشی کودکان صرفا دارای یک تکنیک نیست و کودک می تواند با بهره گیری از اساتید بزرگ و مدرسین با حوصله به یادگیری تکنیک های مختلف نقاشی بپردازد. رنگزنی غلیظ، آبرنگ، لعاب دادن، نقاشی یا رنگ مومی، نقاشی یا رنگی که با موم آب کرده میسازند. نقاشی دیواری، که معروفترین نوع آن فرسکو است. سایش و نقاشی نقطهای، فوماتو، سامی ای، تکه چسبانی (کُلاژ)، نقاشی بر روی تخته، نقاشی با افشانه (اِیر براش)، نقاشی با مواد جدید، نقاشی با کامپیوتر، نقاشی با دود
نقاشی دارای سبک های زیادی است و نقاشی کودکان نیز می تواند با سبک های مختلف به تصویر کشیده شود؛ سبکهای نقاشی میتوانند با روشهای بکارگیری یا با توجه به جنبش هنری که بیشترین تطبیق را با مشخصات غالب و حاکمی که نقاشی نشان میدهد دارند، مشخص شوند.
برخی از سبکهای معروف عبارتند از:
رئالیسم (واقع گرایی)
امپرسیونیسم (برداشت گرایی)
پوینتیلیسم (نقطه نقطه یا نقطه چینی)
هنر خام (هنر ابتدایی یا کودک گونه)
کوبیسم (حجم گری)
مدرنیسم (نوگرایی)
آبستره (انتزاعی)
پست مدرنیسم (فرا نوین)
آوانگارد (پیشگام، وابسته به مکتبهای هنری نوین و غیر سنتی)
کانستراکتیویسم (ساخت گرایی)
کناره سخت(لبه سخت)
گرافیتی
مینیاتور
کودکان علاقه بسیار زیادی به نقاشی کشیدن دارند ، شاید از نظر بسیاری از افراد این نقاشی ها خطوطی بی معنا هستند. اما محققان و دانشمندان خلاف این موضوع را ثابت کرده اند. نقاشی برای کودک مسیری است برای ارتباط و انتقال پیام به بزرگتر ها. در حقیقت نقاشی کودکان بیانگر احساسات معصومانه کودکان و مبین حالات روحی آنها است.
نقاشی کودکان وسیله ای برای بیان خویشتن است نقاشی های او وسیله ای برای بیان خویشتن، فرار از آزارهایی و رنج هایی که دیده و نمادین کردن تابوهایی است که با رنج بچه ها مرتبط است و آنان قادر به بیان این رنج ها و درد ها از راه زبان نیستند. کودک اغلب درون خود را به وسیله کشیدن نقاشی عیان می سازد و علایق، عقده ها، کمبودها و تمایلات خود را ناخودآگاه در نقاشی هایش به کمک سمبل نشان می دهد.
در واقع بچه ها از طریق نقاشی می توانند آنچه را که در ضمیر ناخودآگاهشان دارند و احتمالا باعث ناراحتی ها، نگرانی ها، ترس ها و اضطراب آنان می شود، بیان کنند و با این روش تخلیه نمایند و ابراز کنند نقاشی کودکان می تواند احساسات درونی کودک را بیان کند و باعث تخلیه هیجانی و عاطفی و روحی او شود و همین تخلیه هیجانی نیز به درمان بچه های مشکل دار منتهی شود.
نقاشی کودکان نه تنها هوش و سطح تحول ذهنی او را نشان می دهد، بلکه باز کردن نوعی فرافکنی از هستی خود و دیگران است و ما را به مسائل روانی و تاریخچه زندگی کودک راهنمایی و هدایت می کند.
کارشناسان و متخصصان کودک از نقاشی به منزله فرافکنی ناهشیار با هدف شناخت شخصیت و حل مشکلات روانی کودکان مشکل دار استفاده می کنند، چراکه این روش، امکان نزدیک تر شدن به کودک و پاسخگویی به سوالاتی که وی توانایی بیان آنها را ندارد، فراهم میکند. در واقع همه سوالهایی پنهانی، شادی ها، اضطراب ها، عشق ها و ترس های و رنج ها کودک در نقاشی نمایان می شود. کودک که الفاظی را برای بیان احساس خود در اختیار ندارد، از راه نقاشی هایش و از طریق راز و رمزهایی مانند خورشید، آب، درخت یا خانه بدون هیچ قید و بندی سخن می گوید و پیام خود را به اطرافیان بخصوص والدینش می رساند.
کودکانی که در یک خانواده به دنیا آمده و بزرگ شده اند، هر کدام به طرق مختلف توسط والدین خود تربیت و مورد محبت قرار خواهند گرفت و نوع محبت متفاوت خواهد بود ؛ البته این موضوع را والدین منکر می شوند و همیشه اطمینان می دهند که هیچ فرقی میان فرزندانشان نمی گذارند.
ترجیح دادن یک فرزند به دیگری، انگیزه ای ناخودآگانه دارد و حتی اگر این موضوع را کنار بگذاریم، اختلاف در طرز رفتار با کودکان هرگز به اندیشه یا کم و بیش به تعلق خاطر داشتن پدر و مادر بستگی ندارد، بلکه به عوامل عینی دیگری مانند ترتیب تولد، جنسیت کودک و عوامل احتمالی دیگر بستگی دارد؛ به عنوان مثال اگر مادری دلش پسر می خواسته، صاحب دختر شود، رفتارش نسبت به نوزاد دختر کمتر محبت آمیز یا می توان گفت کمتر از صمیم قلب است یا در جوامع مردسالاری، پدران غالبا نسبت به پسران خود سخت گیری می کنند و بیشتر مراقب کار مدرسه و پیشرفت آنها هستند، در حالی که در مورد دخترانشان توجه کمتری نشان می دهند یا کودک یکی یکدانه و اولین فرزند خانواده، همیشه مورد توجه و مراقبت فراوان پدر و مادر است و چون رقیبی ندارد در روابط عاطفی انحصارطلب است.
در نقاشی کودکان ملایم و آرام ، خطوط منحنی غلبه دارد و بیشتر از رنگ های ملایم و شاد بخصوص آبی و نارنجی استفاده می کنند اما در نقاشی های کودکان پرخاشگر معمولا خطوط ترسیم شده زاویه دار پر رنگ و پر از تیزی تندی است و حس خشم در نقاشی آنها هویدا است.
کودکان اول هم خیلی بیشتر از دیگر کودکان به خواهر و برادرانشان حسادت میکنند و گاه نسبت به آنان مستبد هم می شوند و در کوچک ترها احساس کوچکی و زیردستی به وجود می آورند.
تمام این عوامل و تاثیر آنها در زمانی که ما از کودک می خواهیم یک نقاشی خانواده را بکشد، خود را نشان می دهد. اعضای یک خانواده هماهنگ در نقاشی کودکان همیشه با هم و دست در دست هم نشان داده می شوند. نزدیک شدن دو یا چند شخصیت در نقاشی کودک نشانگر مهر و محبت کودک به آنها است.
کودک معمولا خودش را نزدیک کسی نقاشی می کند که حس می کند در کنارش راحت است یا او را بیشتر از همه دوست دارد. نقاشی کودکان در واقع آیینه ای از احساسات اوست که در نقاشی هویدا شده است.
وقتی کودکی حس می کند کاملا از دیگر اعضای خانواده جداست یا در صورتی که نسبت به آنها احساس خاصی نداشته باشد، در نقاشی هایش خود و دیگران را به طرق مختلف از هم جدا می سازد و هر کسی را جدا جدا می کشد. خلاف این اصل نیز صادق است؛ مثلا کودکی که پدرش دائم او را تنبیه می کند، تصویر او در نقاشی حذف می شود یا شخصی که برای کودک ارزش ندارد، همیشه در آخرین لحظه و با کمترین جزئیات و کوچک تر از همه و گاهی خارج از گروه خانواده کشیده می شود.
در بیشتر نقاشی هایی که کودکان از خانواده خود می کشند، همیشه یک شخصیت اساسی وجود دارد که کودک بیشترین بار احساسی خود را چه به صورت عشق و ستایش و چه به صورت ترس و دلهره روی او قرار می دهد. این شخصیت اصلی و مهم اکثرا قبل از دیگران کشیده می شود، زیرا او اولین کسی است که کودک به او می اندیشد توجه اش به او جلب می شود. این شخص گاهی در مرکز کاغذ ترسیم می گردد و نگاه های دیگر اشخاص به طرف او برمی گردد، بزرگ تر از بقیه افراد کشیده می شود و بیش از بقیه فضای روانی کودک را پر می کند. کودک در کشیدن اعضای این شخص نهایت دقت و توجه را می کند و گاهی اوقات نیز تصویر این شخص ارزشمند (اهم از پدر، مادر، عمو، خواهر، برادر و…) را چند بار در تصویر می کشد. تا نشان دهد که این اشخاص را بسیار دوست دارد.
هیجان پذیری و هیجان ناپذیری: کودکان اغلب هیجان پذیری خود را با خطوط کمرنگ، مردد، از سر گرفته شده و گاهی لرزان نشان می دهند. کودکان هیجان پذیر معمولا از رنگ های ملایم، کمرنگ، سایه دار و گاهی نیز از خاکستری و سیاه که گرایش به افسردگی را مشخص می کند، استفاده می نمایند. نقاشی کودکان آرام و هیجان ناپذیر، دارای خطوط منظم و استوار است. قطع شدن خطوط غیرضروری و لرزش در آن دیده نمی شود و نقاشی از رنگ آمیزی متعادلی برخوردار است.
ملایمت، خشونت: در نقاشی کودکان ملایم، خطوط منحنی غلبه دارد و بیشتر از رنگ های ملایم و شاد بخصوص آبی و نارنجی استفاده می شود. اما در نقاشی های کودکان پرخاشگر معمولا خطوط ترسیم شده زاویه دار، پررنگ و پر از تیزی است و جزئیات صورت آدمک هایی که می کشند، همه نشان دهنده خشم است نقاشی کودکان و حس افسردگی و اضطراب شادی، افسردگی و اضطراب: کودکی که شاد است با ریتم خوبی نقاشی می کند و تعادل کلی در شکل های نقاشی وی دیده می شود. رنگ های نقاشی وی صریح، متنوع، زنده و شاد است.
صورت آدمک ها با حالت زنده و متعادل است. نمادهای خوشبختی مانند خورشید و گل نیز اغلب در نقاشی این کودکان دیده می شود؛ اما در نقاشی کودکان غمگین، خطوط مبهم بوده و غالبا به سمت پایین حرکت دارد. نقاشی ها کمرنگ، سایه دار و بدون رنگ و پاره ای از نواحی کاملا سیاه است و اما در کودکان مضطرب ترسیم و نقاشی به کندی صورت می گیرد و گرایش به استفاده از مداد پاک کن زیاد است. خطوط یا بسیار کمرنگ یا بسیار پررنگ است و غالبا از سر گرفته می شود.
نقاشی هر کودک بیان گر احساسات درونی اوست. برای تحلیل و قضاوت یک اثر باید به صورت مستمر و پی درپی نقاشی های کودک را زیر نظر داشت تا به جنبه های درونی و نیاز های کودکان پی برد. در نقاشی کودکان هر شکل، نماد یا رنگ بیان گر یک شخص، یک احساس یا یک ویژگی روحی خاص است . حتی نقطه شروع نقاشی برای روان شناسان کودک مهم است؛ مثلاً کودک، نقاشی را از مرکز، پایین، بالا و یا کدام گوشه شروع کند.
در نقاشی کودکان خانه جایگاهی خاص دارد که بدنی گونه تبیین شده است : خانه: در نقاشی های کودکان، خانه بیش از هر چیز دیگری کشیده می شود. در شروع کار معمولاً خانه به صورت یک مربع که بر بالای آن یک مثلث قرار دارد، کشیده می شود. خانه نماد آرامش و مهربانی و ماوا و هسته اصلی و گرمی خانواده ای است که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد.
خانه هایی که کودکان ترسیم می کنند ممکن است دارای باغچه، گل، درهای بزرگ، پنجره و پرده های زیبا باشد. چنین خانه ای، نماد یک زندگی سعادت مند و خوشبختی است که کودک در آن احساس آرامش می کند. اگر خانه ای بدون در ورودی، با دیوارهایی بلند و به گونه ای منزوی و دورافتاده ترسیم شود، معنای متفاوتی دارد.
اگر این خانه بین سنین پنج تا هشت سالگی ترسیم شود نشان گر خجالتی بودن کودک و وابستگی شدید او به مادر است. بعد از هشت سالگی نشان گر احساس خود کوچک بینی و تنهایی کودک و در نوجوانی نشان گر شرم و حیای بیش از حد و داشتن احساسات رقیق است.
روانشناسان معتقدند که نقاشی فعالیتی شخصی است که کودک به وسیله آن بسیاری از خواسته ها، تمایلات و تفکرات و آرزوها و امیال خود را به راحتی روی کاغذ می آورد و با مطالعهٔ آن می توان به فرضیه هایی سازنده در مورد شخصیت کودکان دست یافت که این کودک شخصیتی دارد و چگونه رفتار می کند. در مورد نقاشی کودکان و شکوفائی این هنر در آنها والدین و مربیان باید نکات زیر را در نظر داشته باشند:
۱) نقاشی کودکان صرفاً برای گذراندن اوقات فراغت آنها نیست بلکه فضایی مناسبی برای پی بردن به دنیای درونی آنها و شکوفائی خلاقیت های و توانمندی های آنها است.
2) نقاشی کودکان نشات گرفته از تخیلات آنها است. چنانچه تخیلات و رؤیاهای کودکان مورد بی توجهی، تمسخر یا بیهوده انگاشتن از جانب والدین و مربیان روبرو شود و آنها وادار به واقع بینی گردند، سرچشمهٔ خلاقیت آنها خشکیده می شود. پس هرگز نقاشی های آنان را به تمسخر نگیرید.
3) در آموزش کودک باید به تقویت انگیزه ها توجهی ویژه داشته باشیم و انگیزه های کوچک فرزندان را به مثابهٔ چشمه کوچکی بدانیم که می توانیم از طریق حفر آن نقطه و باز کردن راه آب، آن را تبدیل به سرچشمه جوشان کنیم و نقاشی کودک یکی از راه های پی بردن به این انگیزه ها است. به آنها اجازه دهید هر آنچه در ذهن دارند را به تصویر بکشند.
4) برای کودکان، صمیمی بودن و آشنا بودن چهره بسیار مهم است. زیرا اولین چیزی که کودک در یک ارتباط حضوری به آن توجه می کند چهره مربی است. مربی باید سعی کند با چهرهٔ خود به کودک نشان بدهد که مشتاق او است و او را دوست دارد. اینگونه است که چهرهٔ مربی آرام و دوست داشتنی می شود و کودک جذب آن می شود.